سه‌شنبه، فروردین ۱۱

مکافات عمل

بچه که بودم بابام در حالی که به پشت خوابیده بود منو رو دستاش می گرفت بالا، بعد پاهاشو جمع می کرد و رو پشتش تاب می خورد و خب ناچار منم باهاش تاب می خوردم و در حین این حرکت عبارت "قورباغه آقا جانفیلیسکی" رو به طور مداوم و مستمر با ریتم ششو هشت واسم می خون و تکرار می کرد.
واقعاً انتظار دارین بچه چی از آب در بیاد؟

پ.ن.1. تمام توصیفات کاملاً واقعی و مستنده.
پ.ن.2. من تحقیق کردم،اون عبارات یکی از معدود عباراتیه که مطلقاً هیچ معنایی نداره.
پ.ن.3. صرفاً برای رفع ابهام از وضعیت روحی پدرم عرض می کنم که وقتی من به دنیا اومدم ایشون 22سالشون بود، یه سری واکنش ها طبیعیه به هر حال.

شنبه، فروردین ۸

خوزستان

مسافرت های نوروزی خانوادگی، تبلور دردناک حقیقت تلخ "اکثریت احمق، اقلیت بی عرضه".

نوروز

رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور ضمن اعلام کاهش میزان تصادفات جاده ای ابراز امیدواری کرد که روزی برسد که "نسبت به سال گذشته اصلاً تصادف نداشته باشیم".
در پی این بیانات فلاسفه،ریاضی دانان و جمعی از دانشمندان علم فیزیک به وسطه ی آنچه "ایجاد نسبیت در مفاهیم مطلق" می نامیدند برای نامبرده تقاضای جایزه نوبل کردند.

لیلا

نامه بر آب، نامه بر باد، نامه های بی سواد...

وحدت کلمه

ای منافق ای مظهر شرف

منطق

"عجب تیکه هایی ان عروساشون.حیف که شوهر دارن."

سه‌شنبه، اسفند ۲۷

Clothophobia

لبااس فروشی ها وحشتناک اند؛ فروشنده ها ترسناک؛ مانکن ها رعب انگیز.
حوّل حالنا، جون مادرت.
پ.ن.1. رسماً بعد از نیم ساعت فقط قدم زدن تو پاساژ پلاسکو احساس سردرد شدید عصبی کردم.
پ.ن.2. گاهی پیدا کردن یه جین ساده ی راسته می تونه به اندازه ی پیدا کردن اکسیر جوانی یا شیوه ی تبدیل مس به طلا یا رسیدن به جزیره ی گنج وقت و انرژی از آدم بگیره. آخر الزمان که می گن همین نیست؟
پ.ن.3. به این نتیجه رسیدم که جامعه ی واقعاً نجیب و پایبندی داریم که با "این" وضع عرضه ی پوشاک وضعیت پوششش فقط "این" قدر به گه کشیده شده.

یکشنبه، اسفند ۲۵

آلرژی

یعنی واقعاً نمی تونین راه مؤدبانه تر و متمدنانه تری واسه تولید مثل پیدا کنین که ملت رو آزار نده؟ حتماً باید این همه گرده رو ول کنین تو چش و چار و مجاری تنفسی و غیره ی مردم؟ واقعاً می خوام بدونم چه حسی بهتون دست می داد اگه مام با اسپرمامون همین کارو می کردیم.

جمعه، اسفند ۲۳

خنده بر هر درد بی درمان ...

به واقع غیرقابل بیانه شدت نفرتم نسبت به این همه احمقی که فک می کنن به هرچیزی که نمی تونن بفهمن باید بخندن.
اینجاست که مشخص می شه زبان چه محدودیت های اساسی ای داره.

That's The Question

احمق های بامرام یا نامردهای با شعور؟
این گستره از دوستان با وجود اینکه به صورت تئوری طیف در نظر گرفته می شه در عمل ثابت شده که به تقریب خوبی کاملاً کوانتومیه.

یکشنبه، اسفند ۱۸

راهنما

اگه تحت هر شرایطی دسمال کاغذی لازم شدین و دم دستتون نبود - برادرانه و از رو تجربه می گم - ورق پاپکو رو "آخرین" آلترناتیو در نظر بگیرین، و این یعنی حتی بعد از کاغذ سمباده.
نمی دونین با دماغ من چه کرد، چه برسه به موارد خاص تر.

انا مع الحق و الحق معنا

وی خطاب به مقامات غربی اعلام کرد ایران تنها در صورتی حاضر به نشستن پای میز مذاکره با امریکا خواهد بود که گفتگوها بدون پیش شرط، با رعایت احترام و اصول اخلاقی و پس از تغییر کلی و اساسی سیاست های طرف مستکبر و جهانخوار صورت گیرد.

گروه آموزشی گوچی (گاج-قلمچی)

کتاب، نویسنده و خواننده ای را که در 288 صفحه صرفاً به شرح وقایع یک روز پرداخته و از مطالعه ی آن به شدت محظوظ گشته اند به ترتیب چه می نامند؟
الف) مزخرف - دیوانه - علاف
ب) سرکاری - اسکل - الاف
ج) شاهکار - نابغه - الاف
د) ابله - داستایوسکی - علاف

جواب: گزینه ی د.
نکته ی تستی: گزینه ی ج با وجود قرابت پاسخ با جواب صحیح به دلیل اشتباه املایی در مورد آخر حذف می گردد.

دوشنبه، اسفند ۱۲

خانوادگی

بی شوخی، بدون اتکا به اعتماد به نفس ذاتی ام و با علم به این که اصولاً آدم خیال بافی نیستم، به نظر می رسه خدا داره منت کشی می کنه، فقط نمی خواد مستقیم بگه.
می پذیریم، این چیزا نمک زندگیه.