درد - دود - دایورت
پ.ن. یه وقتایی ام عربده اون وسطا.
پ.ن.1.وقتی که دیگه نه جای دود داری، نه حوصله ی فک کردن، نه تحملشونو.
وقتی اونقد ازش می گذره، اونقد تکرار میشه، اونقد مزمن میشه، اونقد عادت می کنی که دیگه یادت میره زخم از چی بود اما جاش هنوز درد می کنه.
وقتی دردو می بینی ولی دیگه حسش نمی کنی؛ یعنی حس نداری که بکنی. نگاش می کنی و بش پوزخند میزنی. مث هرچیز دیگه ای.
پ.ن.2. همون سرخوشی.
پ.ن.2. همون سرخوشی.
۱ نظر:
چرا نميري دكتر؟!
ارسال یک نظر