لبااس فروشی ها وحشتناک اند؛ فروشنده ها ترسناک؛ مانکن ها رعب انگیز.
حوّل حالنا، جون مادرت.
پ.ن.1. رسماً بعد از نیم ساعت فقط قدم زدن تو پاساژ پلاسکو احساس سردرد شدید عصبی کردم.
پ.ن.2. گاهی پیدا کردن یه جین ساده ی راسته می تونه به اندازه ی پیدا کردن اکسیر جوانی یا شیوه ی تبدیل مس به طلا یا رسیدن به جزیره ی گنج وقت و انرژی از آدم بگیره. آخر الزمان که می گن همین نیست؟
پ.ن.3. به این نتیجه رسیدم که جامعه ی واقعاً نجیب و پایبندی داریم که با "این" وضع عرضه ی پوشاک وضعیت پوششش فقط "این" قدر به گه کشیده شده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر