I. تئاتر از عمده ترین خاستگاه ها و همچنین نشانه های توسعه یافتگی فرهنگی هر جامعه ایست.
II. صفوف تئاتر سال هاست که همزمان با باز شدن گیشه، در ناحیه ی رأس دچار تورم می گردد.
مقادیر معتنابهی نمک گندیده موجود است.
کلاً گند برداشته مملکت را، نه؟
پ.ن. چن وقتیه به نظرم می رسه که ملاک گزینش بازیگرای - خصوصاً مؤنث - تئاترمون هم داره به بالیوود نزدیک میشه. اگه اشتباه نکنم این تقریباً همون مسیریه که سینمامون طی کرد تا به اکران همزمان "پسر تهرونی"، "خروس جنگی"، "هرچی تو بخوای" و "سرتو بدزد رفیق" رسید.
پ.ن.2. حتی تصور قرار گرفتن جای بازیگری که با 9 نفر مخاطب روبرو می شه، یک نفر10 دقیقه بعد از بسته شدن در، به کمک دوستش که تو سالنه به جمع می پسونده و تصمیم می گیره علت تأخیرش رو - که اتفاقاً داستان با مزه ای هم داره - براش توضیح بده، و موبایل یکی دیگه از حضار - که آشنایی چندانی با تکنولوژی نداره- چن دیقه بعد، درست وسط دراماتیک ترین مونولوگ اجرا زنگ می خوره غیر قابل تحمله.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر