سه‌شنبه، دی ۸

20:30

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی و به منظور رفاه حال هم میهنان عزیز برای برگزاری مراسم عزاداری، تمامی وسایل ارتباط جمعی را 3 روز تعطیل اعلام کرد.

سبزآلود

لعنت به زمونه ای که دیگه توش نمیشه nothing else matters خوند.
لعنت به هر چیز و هر کسی  که "به ت*مم" رو گرفت ازمون.
لعنت به خون، لعنت به سنگ
لعنت به فکر، لعنت به حق
لعنت به من.

پ.ن. تولدت مبارک ولی جات خالی نیس.

جمعه، دی ۴

18+

برادران و خواهران عزادار من!
آیا می دانستید که با تبدیل هیئات، دسته جات و تکایا به نمایشگاه و فروشگاه داف و ج*ده عملاً هدف و نتیجه ی نهضت حسینی را به جاکشی تقلیل داده اید؟
 پ.ن. تازه اینکه من این همه دلم واسه محرم تنگ شده بود و ریدین توش رو به روتون نمیارم اصن.

سه‌شنبه، دی ۱

یلدا

چه فرقی هس بین ملتی که تو تشییع جنازه ی خمینی دو دستی تو سر خودشون می زدن و اینایی که واسه فوت منتظری؟
چه فرقی هس بین مرگ بر های 57 و مرگ بر های 88؟
چه فرقی هست بین ملت 57 و ملت 88؟
چه فرقی هس بین مسلسل به دستای سه تیغه ی 57 و گوله پشمی های کلت و چماق و اشک آوردار 88؟
چه فرقی هس بین حکومت نظامی های 57 و حکومت نظامی های 88؟
چه فرقی خواهد بود تهش؟

پ.ن. آیة الله منتظری حرف می زد آدم می خندید، ا.ن. هم حرف می زنه آدم می خنده. ولی فرق هس بین این و اون. خدا رحمتش کنه که حق رو با مزه می گف نه دروغ رو؛ که بامزگی حرفاش از سادگی و صداقتش بود نه از وقاحتش.

پ.پ.ن. جناب آقای رهبری! مرجع بزرگ تقلید عالم تشیع! عالم دین!
کدوم منطق فقهی، کدوم توجیه دینیِ اسلامی که نمایندگیش می کنی، کدوم قدرت این حق رو به شما می ده که از رفیع ترین مقام حکومتی این کشور و - بالفرض - از بلندترین جایگاه معنوی این عصر؛ از این سکوهای به هر حال دنیوی، تا عرش اعلا بالا بپری، جای خداوند(ع) بشینی، پاتو بندازی رو پات، دستتوقایم کنی زیرعبات و بعد یه نیم نگاهی بندازی این پایین و یکی مثل آیة الله منتظری رو نه تنها قضاوت، بلکه محکوم کنی به این که "در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر پیش آمد"ه که توش مردود شده و مستحق عذاب و عقوبت الهیه، تا بعد بزرگوارانه از خداوند واقعی بخوای که "آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند" و "ابتلائات دنیوی" رو هم کفاره ی این خبط* بزرگش در نظر بگیری؟
معظم! سرانجام محتوم پریدن از سکو - هرچقدر بلند - سقوطه. فواره تا عرشم که بالا بره بالاخره پایین میاد. نگا کن چی زیر پاته.

پ.پ.پ.ن. اس.ام.اس های حاوی واژه ی "montazeri" توسط ایرانسل دلیور نمیشه. جدی.
و مفهومی وجود داره تحت عنوان "مث سگ ترسیدن". به هرحال.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* همون خبطی که سر سبز خیلی ها به جرم ارتکابش بر باد رفته به تبر شبه معصومینی که سایه شون به لطف خدا بر سرماست؛ به امر خدایی که شما تعریفش می کنید.

جمعه، آذر ۲۷

سورئال

از اتاقم بیرون می آیم. تلوزیون دارد "شور حضور مردم در حمایت از ولایت" نشان می دهد. به راهم ادامه می دهم و به دستشویی می روم.

پ.ن. همین.

چهارشنبه، آذر ۲۵

راهیان نور


محاسنش از صورت، تارهای ریشش از هم و نگاهش از ران های لوند دختران دانشجو جدا نمی شد.
او به دانشگاه آمده بود تا حافظ ناموس میهنش باشد و رهبری و ولایت؛ اگر می گذاشتند تمرکز کند.
بر پروردگارش توکل، بر شیطان رجیم لعنت و - "یا علی" گویان - اشک آورش را شلیک کرد.
او یک بسیجی واقعی بود.

دوشنبه، آذر ۲۳

کیوسک

جا داره خدمت دوست عزیزمون که از راه دور و از آغوش گرم لونا شاد "ته این تونل وحشت می بینن یه نوری هست" عرض کنم که نوری که می فرمایید یحتمل چراغ قطار جلوییه ست که عنقریب باهاش شاخ به شاخ خواهیم شد.
باشد که بعد از برخورد همگی دردشت های سبز موعود محشور و به چرا مشغول گردیم.

سپاه

ارگان رسمی خداوند (ع) در زمین.

پ.ن. جف آزاد شد. خب حالا مجتبی هاشمی رو آزاد کنید.


چهارشنبه، آذر ۱۸

آمریکا، اسرائیل، روسیه، چین، انگلیس، منافق، ضد ولایت فقیه، بسیجی، دیکتاتور، ...

"مرگ بر" حیا کن / کشورمو رها کن

پ.ن.
تا وقتی یکی باید بمیره تا ما به اهدافمون برسیم
یا تا وقتی هدفمون اینه که یکی بمیره
و خلاصه تا احمدی نژاده
هر روز همین بساطه.

سه‌شنبه، آذر ۱۷

جان ناقابل؛ اهدایی از دانشجویان

می فرمودند که:
علمدار ولایت
دانشجویان فدایت

خب من از کی باید بپرسم که منی که دانشجو هستم اما نمی خوام جاییم فدای کسی بشه تو فلسفه ی اعتقادی شما دقیقاً کجای کی به حساب میام؟
پیچیده است، نه؟ سیاست همینه دیگه.

پ.ن.
برادر بسیجی! ما مشکلی با "جانم فدای رهبر" شما نداریم. مسأله اینجاست که اگر واقعاً قضیه بخواد این شکلی باشه باتوم و اشک آور باید دست ما باشه، بادکنک و روبان دست شما. این چیزی که الآن دارید فدای رهبر می کنید جان ماست برادر. اشتباه گرفتید.
پ.ن.1. جف را آزاد کنید! بی شوخی.

16 آذر

در بدبینانه ترین حالت، اقل فایده ی روز دانشجوی امسال این بود که حالا دانشجویان عرزشی این دوره ی دانشگاه امام صادق یه عکس یادگاری دسته جمعی با سردر فنی  دانشگاه تهران دارند.
هم واسه جشن فارغ التحصیلی شون خوبه، هم برای ارتقا سطح علمی شون.

Context

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است
مثل فوق در کشوری که در هفته 2 پرواز به مکه و 5 پرواز به آنتالیا دارد چه کاربردی خواهد داشت؟


پ.ن. مذهب در کشوری که 40 دقیقه بحث ورزشی در حوزه ی مربیگری فوتبال با بیش از ده بار ارجاعات مختلف به خداوند، ولی عصر و شهادات و امدادهای ایشان همراه است چطور؟
پ.ن.تکمیلی. برادر من! فرزندان ذکور ابنا بشر در سنین سرشار از کنجکاوی طفولیت با آلات تازه کشف شده ی تناسلیشان کمتر از این بازی می کنند که شما با دین و خدا و پیغمبر.
پ.ن.تکمیلی1. و ایران جایی است که تمام مباحث اعم از استقرایی، استنتاجی و شهودی در آن به مدد قسم و آیه اثبات می شود.

آرتروز

دیروز گردن کلفت کردید
امروز گردن کلفتی
فردا
بی شک از آن ماست.

پ.ن. که گردن کلفت کنیم و گردن کلفتی
یا گردن بزنیم گردن کلفتان را؟
نمی دانم. شاید هر دو.
کاش هیچ کدام.

پ.ن.1.فرضیه ای هست که بیان می کند که دیروز و امروز وفردا
به هرحال ما را جز گردنی از مو باریکتر نصیب نیست.
ترجیح می دهیم باور نکنیم.

پ.ن.2. تفاوت چندانی حاصل نخواهد شد اگر عوض کنیم جای زرافه ها و کرگدن ها را.
کاش می شد همه با هم قاطرهایی باشیم با گردن های نرمال.
پ.ن.تکمیلی. نمی دانم چرا "افسارهای فری سایز" در ذهنم از این جمله ی آخر جدا نمی شود.